گفتوگو با دکتر علی معتمدزادگان، رئیس پارک علم و فناوری مازندران
استان مازندران با وجود وسعت نسبتا کم خود، قابليتهاي جغرافيايي و اقليمي فراواني دارد که ميتواند با تکيه بر اين پتانسيلها، نقش بسزايي در پيشرفت کشور ايفا کند. بر همين مبنا پارک علم و فناوري اين استان با حمايت از شرکتهايي که کار خود را بر مبناي دانش آغاز ميکنند، سعي در تسهيل کار اين شرکتها دارد. در اين مسير البته مشکلاتي وجود دارد که در رابطه با آنها پاي صحبتهاي دکتر علي معتمدزادگان، رئيس پارک علم و فناوري استان مازندران، نشستيم.
در پارک علم و فناوري مازندران چه تعداد شرکت فعاليت ميکنند و از اين تعداد، چه ميزانشان نوپا هستند و چه ميزان به بازار وارد شده اند؟
ما تا امروز حدود 150 شرکت را تحت پوشش خود قرار داده ايم که در حال حاضر 120 شرکت مستقر در پارک هستند و از اين تعداد حدود 40 شرکت گواهي دانش بنيان خود را دريافت کردهاند. 3 شرکت صنعتي هستند، تعدادي هم توليدي داريم، ولي بيشتر شرکتها نوپا هستند و در حال آماده سازي خود براي ورود به بازار.
حوزه فعاليتهاي شرکتها بيشتر در چه زمينهاي است؟
اين شرکتها به حوزه هاي مختلفي ميپردازند، ولي از همه بيشتر در حوزه هاي آيتي و آيسيتي، مکانيک، الکترونيک، کشاورزي و گياهان دارويي فعاليت ميکنند. البته تعدادي از شرکتها نيز تمرکز خود را روي حوزه هاي ديگري مثل پزشکي، صنايع دستي و گردشگري گذاشته اند.
آيا شرکتها در انتخاب حوزه فعاليت، نگاهي به مزيتهاي استاني نيز داشته اند و تلاش کرده اند در رفع مشکلات استان با استفاده از اين پتانسيلها قدم بردارند؟
اصولا چيزي که رويش تاکيد فراواني وجود دارد، بحث بازار و نياز بازار است. زيرا در صورتي که مصرف کننده نياز جدي به محصولي داشته باشد، رشد شرکت بسيار سريعتر و سهلتر خواهد بود. اغلب شرکتهاي موفق هم کار خود را براساس نياز بازار طراحي کرده اند. موقعيت منطقه اي و شرايط استان در اين نياز بسيار تاثيرگذار است و اين مسئله را تجربه افرادي که در اين حوزه ها فعالند، به خوبي نشان ميدهد. بديهي است که آنها هم بر مبناي شرايط و مزيتهاي بومي اقدام به ثبت شرکت ميکنند. در مازندران هم اين اتفاق افتاده و افراد خودآگاه يا ناخودآگاه به اين سمت کشيده شدهاند. مثلا در استان مازندران، صدها سال است که کشاورزي يکي از ارکان اساسي است. بنابراين فعالان شرکتها نيز در اين زمينه ايده پردازي ميکنند؛ از روشهاي کشت بگيريد تا انواع ماشينآلات کشاورزي. يا شرکتهايي که به حوزه گياهان دارويي ميپردازند، به اولويتها و مزيتهاي استان توجه داشته اند.
شما به عنوان شخصي که در ارتباط نزديک با شرکتهاي بسياري هستيد، نياز آنها را چه ميدانيد؟
در دنيا ساختارهاي فراسازماني وجود دارند که کمک ميکنند شرکت کارآفرين شکل بگيرد و وارد بازار و مرحله سودآوري شود. از جمله نيازهاي شرکتها وارد بازار شدن آنها و سودآوريشان، وجود نظام گردش مالي در داخل کشور، بهبود روابط سياسي و تجاري با ساير کشورها که بسترساز بازاريابي و فروش و انتقال فناوري است، بروکراتيک نبودن ثبت اختراع و ثبت برند و گسترده کردن بازار توسط دولت است.
به گسترش بازار شرکتها توسط دولت اشاره کرديد؛ اين اتفاق چطور ميتواند رخ دهد؟
اولين کاري که دولت ميتواند انجام دهد، اين است که عامه مردم را از طرق مختلف براي مصرف کالاي داخلي کشور ترغيب کند. از طرفي خود دولت و نهادها و سازمانهاي زيرمجموعه اش نيز از کالاهاي دانش بنيان و باکيفيت داخلي استفاده کنند و اين مسئله برايشان تبديل به الزام شود. همچنين دولت ميتواند براي شرکتها و نهادهاي خصوصي نيز امتيازات و شرايط ويژه اي قائل شود تا آنها نيز به مصرف کالاي دانش بنيان داخلي ترغيب شوند. از سويي ديگر دولت ميتواند با بهبود روابط بين المللي، امکان داد و ستد با کشورهاي پيشرفته را فراهم کند و براي اين شرکتها بازار جهاني بسازد. يکي از دغدغه هاي مهم نيز انتقال فناوري است. به اين معني که اگر شرکت خارجي علاقه مند به همکاري و حضور در ايران است، تنها پاي واردات در ميان نباشد، بلکه فناوري خود را به کشورمان انتقال دهد و بخشي از کالاي خود را در ايران توليد کند. مضاف بر اينها دولت ميتواند با بالا بردن تعرفه واردات کالاهايي که مشابه داخلي خوب و باکيفيت دارند، به فروش محصول داخلي کمک بسياري کند و کار را براي رقباي خارجي سخت کند. اين کاري است که کشورهاي ديگر نيز براي کمک به بازار داخليشان انجام ميدهند.
شما چه کمکهايي را به شرکتهاي دانش بنيان ارائه ميدهيد؟
ما کمکهايي را که ميتوانستيم انجام دهيم و در حوزه توانايي و مسئوليتمان بوده است، مثل تمام پارکهاي ديگر انجام داده ايم که کارهاي تخصصي درون سازماني است مثل ارائه کارگاهها و آموزشها و مشاوره ها. البته بايد به اين نکته توجه کنيم که بحث فرهنگي هم داريم. به اين معنا که چقدر افراد جامعه در سطح خانواده و مدرسه و دانشگاه کارآفرين بار ميآيند و با مسائل اقتصادي و تجارت آشنا ميشوند و اين مسئله کارآفريني تا چه ميزان ارزش است. در اين زمينه هنوز با استانداردهاي جهاني فاصله داريم. سيکل تربيتي در آموزش معيوب است و نياز به بازنگري و طرح نو دارد.
مشکل پارکهاي علم و فناوري را در ايران چه ميدانيد؟
اولين مشکل ما در اين حوزه نظامهاي سياستگذاري متعدد در بخش فناوري است. ما از سويي معاونت علمي و فناوري را داريم و از سويي ديگر وزارت علوم، صندوق نوآوري و شکوفايي و ساير وزارتخانه ها به نوبه خود در امر سياستگذاري فناوري دخالت ميکنند. اين سازمانها و وزارتخانه ها و نهادها با يکديگر به اندازه کافي هماهنگ نيستند. اگر قرار است کار سياستگذاري توسط چند نهاد انجام شود، حداقل بايد اين سياستها به صورت هماهنگ و منسجم باشند و اين نهادها با يکديگر ارتباط داشته باشند. از طرفي ديگر بودجه پارکها کافي نيست. ما براي ايجاد زيرساختها نياز به بودجه بيشتري داريم و تا زماني که زيرساختهاي لازم فراهم نباشد، نميتوانيم توقع توسعه علم و فناوري به صورت پايدار را داشته باشيم. بودجههايي داريم که ميتوانند به اين سمت سوق پيدا کنند و ايجاد زيرساخت در يک نظام واحد انجام شود. در حال حاضر مسائلي که بيان شد، مشکلات اصلي پارکها هستند.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان